ناگفته های گفتنی

ناگفته های گفتنی

درددل.گلایه.مشکلات.دین.خانواده.بیماریها.محدودیتها.باورها.خواسته ها .انتظارات.عشق.قوانین

 

 

روز عشاق یا والنتاین

چهاردهم فوریه هر سال روزی خاص است که بی شک برای هر انسانی که دل دارد و اهل دل است و تجربه دلدادگی و عشق و عاشقی دارد معنای خاصی داشته و دارد . آدما در شرایط مختلف احساسات متفاوتی را تجربه کرده اند که در بر گیرنده شرایط زمانی و مکانی و حاصل خواسته ها و احساسات درونی اونهاست ! دوستی و دوست داشتن و ابراز علاقه و احساس تعلق از جمله احساسات مثبت و صد البته پیچیده ای ست که ایجاد و ابراز آن نیاز به زمینه سازی عاطفی ،و به وجود آمدن احساس نیاز و ایجاد میل

 

روز عشاق.والنتاین.valemtaine



ادامه مطلب
یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:عشق,والنتاین, |
 

دل یکی است و دلدار یکی

مدتهاست که دلبسته ات شده ام تو که باران را بهانه هستی! تو که از نژاد بهاری و بهار به خاطر داشتن تو و بودن تو آمدن تو بود که گیسوان بلندش را به باد سپرد تا پریشانت شود و پریشانیش را با بغل بغل گل نسرین و شهلا و یاسمن با زیبایی هرچه بیشتر به رخ همه کشید. وقتی سوز و سرمای خزان دوریت دلم را در یخ غربتت منجمد کرد وقتی که صدای یوزه باد ، برای فصل دلدادگیم قصه خواب زمستانی را چون لالایی مادران زمزمه کرد . . . وقتی دستان پینه بسته برزگر روزگار، دانه های نگاهت را به زمین سرد بوستان خیالم سپرد!

ادامه مطلب

چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:دل,دلدار, |
 

برای بدست آوردن هر چیزی چیز یا چیزهایی را باید از دست داد

آیا تاکنون به قوانین نانوشته طبیعت توجه کرده اید?

 میگویم نانوشته به این دلیل است که شاید من آنها رو به صورت مکتوب ندیده ام و الا شاید افراد زیادی این قوانین را درک کرده اند و بر اساس آن زندگی خود و یا دیگران را مورد بررسی یا نقد قرار داده اند به هر حال من هم به نوبه خودم ادراکم را از بعضی قوانین طبیعی اینجا میاورم!

نمیدانم شما هم جزو اون دسته از آدمایی هستید که اگه چیزی میخواید و بدست نمیارید به زمین و زمان بد و بیراه میگید؟

یا جزو اون آدمایی هستید که برا اینکه چیزی یا کسی رو بدست بیارید هیچ مایه ای از خودتون نمیذارید و منتظر فرصت و موقعیت باد آورده ای هستید

یا جزو اون دسته از آدمایی هستید که با جون و دل برا چیزی که میخواهید تلاش میکنید و از اینکه در راه هدف و خواسته ات چیزی رو از دست بدی واهمه ای نداری ؟

جزو هرکدام از این دسته ها که باشی فرقی ندارد شما و من باید دریافته باشیم که در طبیعت چیزی خود بخود بدست نمی آید بلکه از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشوند ! لازم نیست هدف شما هدف بزرگی باشد یا خواسته کوچکی مهم اینست که دنبال چیزی هستید که الان در اختیار شما نیس و دسترسی به آن برای شما مجاز نمی باشد فرق اهداف بزرگ و کوچک در ابعاد و زمان دسترسی و حجم منفعتی است که به طرف میرساند ، می باشد ولی نقطه مشترک آنها 1 چیز است و آن اینکه ؛

 ***برای بدست آوردن هر چیزی باید چیز یا چیزهایی را از دست بدهیم***



ادامه مطلب
جمعه 14 بهمن 1390برچسب:بدست آوردن,از دست دادن, |
 

از دل برود هرانکس که از دیده برود یا از دل نرود هر آنکس که از دیده برود؟

قصه دل و دیده رو همه مون شندیم ! از قدیم هم شاعران و نویسندگان زیادی از این دو واژه و رابطه آنها با هم مطالب زیادی نوشته اند! مثلا باباطاهر دوبیتی دارد که؛ از دست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد 0*

بسازم خنجری نیشش ز فولاد *زنم بر دیده تا دل گردد آزاد*

ویا خواجه حافظ شیراز گوید؛



ادامه مطلب
سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:دل,دیده, |
 

آیا هرکسی ارزش دیدن دارد؟

چندی پیش یک اس ام اس(پیام) دریافت کردم که وقتی خوندمش بهونه ای شد تا این مطلب رو بنویسم متن پیامو اینجا مینویسم و بعد مطلب و ادامه میدم

*** به چشمهایت بیاموز که هر کسی ارزش دیدن ندارد ***

به نظر من نویسنده یا گوینده این سخن هرگز قیافه آدما رو مبنای ارزش گذاری ندونسته و ظاهرا مبنای وی ورای ظاهر و قیافه بوده است و چنین بنظر میرسد اندیشه فکر و خوبی و بدی آدما رو به عنوان ارزش درنظر گرفته است ضمن احترام به نظرات و نگاههای دیگران میخوام ازهر دو زاویه مطلب را باز کنم اگر فیزیک ظاهر وقیافه را مبنای کار قرار دهیم به راستی که هیچ کسی یا چیزی بی ارزش نیست که از حیوانات زشت قیافه و کوچک گرفته تا انسانهای زیبا و خوش قیافه هرکدام دارای سهم مرتبه جایگاه و ارزشی در جهان هستی میباشند بنابراین هرکدام آنها قابل تامل هستند و دیدن و تفکر در باره آنها نه تنها بی ارزش نیست شاید از زاویه ای مهمتر هم باشد و اما از منظر معنوی اگر بخوایم بررسی کنیم باز پاسخی مشابه خواهیم داشت!

به عنوان مثال من بهتره که از خودم شروع کنم آیا همه خوبیهای دنیا رو دارم آیا هیچ بدی ندارم براستی که در اینجا نیز هیچ شخص یا چیزی بد مطلق نیست

خوبی ها و بدی ها بین همه توزیع شده اند بخشی از آنها پیش من هستند و بخشی پیش شما و البته بدی ها هم همینطور چه بسا کسی که از زاویه دید ما بد باشد خصوصیات خیلی خوبی داشته باشد که در خیلی از آدما وجود ندارد .

منفی نگری ما آدما باعث میشود خوبیها را نبینیم و جملاتی از این دست بشنویم به عنوان مثال یه جاپشت یه کامیون خوندم که:

*** تک درخت من سوخت بگذار جنگلی بسوزد***

دل من میسوزد وقتی دلهای ما آدما دیگر حس بخشندگی ندارد وای که گذشت ما آدما چقد کم شده است !

در مقابل این دو مطلب مطلب جالبی هست که:

 ***ببخشید نه از برای آنکه دیگران شایسته بخشایشند بلکه بخاطر آنکه خودمان سزاوار آرامشیم***

با این دو استدلال ساده من و با اجازه شما دوستان و همچنین نویسندگان پیامها اونارو به شکل زیر عوض میکنم .

***به چشمهایمان بیاموزیم هرکس شایستگی هایی دارد که باید دیده شوند***

                                            و

 ***تک درخت من چو سوخت سوخت! نگذارید جنگل بسوزد***

زندگی جریان دارد شاید یکی از نهال های جنگل که نسوخت و برایش ارزش قایل شدیم تک درخت بعدی ما بشود!


جمعه 7 بهمن 1390برچسب:بخشش,مطلب در باره بخشش,ارزش, |
 

جای زخم حرفای ما روی دل اطرافیان

سالهاست که ناخواسته یاد گرفتیم و عمل کردیم دل صدها نفر رو شکوندیم نگرانشون هم نبودیم الان که بزرگتر شده ایم و فهمیدایم که چه کارهایی کردیم، بیایید برای آینده، تصمیم بهتری بگیریم سخت است اما اگه بخوایم میتونیم! دلم میخواد بدونیم که با دوستامون، اطرافیانمون، چیکار کردیم برا همین 1 داستان براتون نقل میکنم؛ "پسر بچه ای بود که اخلاق خوبی نداشت پدرش جعبه ای میخ به او داد و گفت هربار که عصبانی میشی باید یک میخ روی دیوار روبروت بکوبی!

ادامه مطلب

جمعه 7 بهمن 1390برچسب:عصبانیت,بخشش, |
 

از آنچه داریم لذت ببریم

دوستی را میشناسم که مدتهاست زمین گیر شده میپرسید چرا؟ تو ذهنتون چه علامت سوال دیگری هست؟ چه مشکلی برای او پیش آمده است ؟ تصادف کرده است ؟ بیماری لاعلاج گرفته است؟ پاسخ منفی است!

 حقیقتا مشکلی این دوست من دارد مشکل خیلی از جوانهای ماست در عصر پر زرق و برق امروزی همیشه داشتن بهترینها آرزوی هرکسی است هنر پیشه شدن و فوتبالیست خوب بودن یا داشتن چشمان زیبا صورتی صاف و شفاف با خطوطی متناسب ،بینی سربالا و لبهای خوشکل قدی بلند و شکمی صاف اینها بخش کوچکی از خواسته های آنهاست مشکل دوست ما هم نداشتن اینهاست.

 



ادامه مطلب
جمعه 7 بهمن 1390برچسب:رنج,دوستی,بیماری, |
 

چگونه بیماری را تحمل کنیم

چندی پیش مطلبی راجع به شیوه های تحمل رنج و سختی بیماری نوشتم امروز میخواهم روشهای کاهش رنج بیماری را از زاویه دید بیمار بررسی کنم و تجربیات خودم رو راجع به شیوه های افزیش قدرت تحمل بیمار را با شما به اشتراک بگذارم!

ادامه مطلب

جمعه 7 بهمن 1390برچسب:, |
 

چگونه بیماری را تحمل کنیم (2)

امروز میخواهم از زندگی خود برایتان بنویسم از غم ودرد بیماری و ناراحتی هایی که شروع شد و پایانی نداشت از آن روزهای سخت و طاقت فرسا آن شبهایی که یلدای تمام ناشدنی زمستان من بودند و گرمی تن و جانم و بخاری خونه و منزلم را غم و دلتنگی و غصه و دلخستگی فراوان خود یافتم!

آن روز که" لام" خون خود را به آزمایشگاه بردم نمیدانستم برای من چه آزمایشی درخواست شده بود و فقط همین رو میدونم که توی آزمایشگاه نشد نمونه خونم را تهیه کنن و به بخش دیگری فرستاده شدم!

-بیمار کجاس؟ اینو منشی آزمایشگاه پرسید؟

-:خودم م م خانوم! من گفتم!

-:خودتون ن ن ن؟

وای ی ی ی تموم بیمارستان رو سرم خراب شد! یعنی چه؟ یعنی من چه بیماریی دارم که قائدتا نباید با پای خودم به آزمایشگاه بروم ! یعنی قیافه من با کسی که تحت عنوان بیمار تو ذهن خانوم منشی بود چه تفاوتی داشت که ایشون اینقد شگفت زده بودند!



ادامه مطلب
جمعه 7 بهمن 1390برچسب:بیماری,درمان,تحمل بیماری, |
 

برای شروع یک گفتگو چه چیزایی مطرح نکنیم

همیشه دونستن این موضوع که با چه سوالی و چه جوری شروع کنیم کافی نیس اینکه ما بدونیم چیو نباید بپرسیم شاید به نظر بعضی ها بی اهمیت باشد ولی واقعیت اینه که روش شروع برای یک گفتگو بستگی به سوالی داره که مطرح میشه پس باید بدونیم برا شروع چه موضوع یا موضوعاتی رو مطرح نکنیم چون بعضی موضوعات خوشایند طرف نیستن مثلا پرسیدن سطح سواد طرف اگه شما از اون باسواد ترید سوالی است که باید برای مراحل بعد بگذارید یا پرسیدن مستقیم سن خانومها اصلا سوال خوبی برا شروع نیس! شروع گپ با پرس و جو حول حوش نقاط ضعف آدما میل به ادامه گفتگو را پایین میاره اگه طرف مقابل شما چاق است موضوع خوردنی ها و تناسب اندام و ورزش موضاعات مناسبی نیستن ! پس نتیجه گیری میشه کرد که قبل از گفتگو باید اطلاعاتی هرچند اندک راجع به تمایلات و خواسته ها و توانایی ها و مهارتها و ضعفهای طرف را بدست بیاریم و آنها رو مبنای پرسش ها و موضوعاتی بکنیم که برای شروع گفتگو مطرح کنیم.

سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, |
 

شروع رنجها

آیا شما هم جزو آدمایی هستید که دچار بیماری لاعلاج یا صعب العلاج هستید آیا جواب آزمایشتون نگرانتون کرده آیا سونوگرافیتون مشکل دار ذکرشده؟ آیا به شما گفتن که به سرطان سینه مبتلا شده اید واز شیمی درمانی حالتو بهم میخوره و باید یکی از سینه هاتون را بردارید؟ آیا کبد شما حالتی غیرطبیعی پیدا کرده؟ آیا آزمایش سی بی سی شما نگران کننده س ؟ آیا پلاکت خون شما خیلی پایین اومده؟ آیا درصد لفوسیتها یا منوسیتهای شما گویای وجود مسئله مهمی در راه سلامتیتان است؟

 آیا از کاردرمانی خسته شده اید و از اینکه تغیری در وضعیتتان ایجاد نشده ناامید شده اید؟ وآیا یا از خوردن قرصهای آرامبخش حالتان به هم میخورد؟

 همه وهمه این احساسات داغون کننده نشونه های عمق مشکلات ما آدماس راستی وجه مشترک همه اینها چیست؟ بله انسان بودن نقطه مشترک این درد ها و رنجها هستن من از این موضوع میگم چون خودم کشیدم خودم لمس کردم خودم بیخوابی کشیدم خودم بعد از شنیدن جواب آزمایشم عرق کردم شما که تجربه دارید بیاید کامنت بذارید نظراتتون را با بقیه به اشتراک بذارید منم در ادامه راههای افزایش قدرت تحمل رو براتون میگم میگم که چجوری میشه قوی بود چجوری میشه جنگید نقش خود مریض و همراهان و اطرافیان رو از یه زاویه جدید و با یک نگاه تازه دوباره میکنم بامن باشید .


سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, |
 

برایم بمان

سوسن باشی یا نسرین نیلوفر باشی یا شقایق چه فرق دارد ریشه در آب داشته باشی یا درخاک باز فرق ندارد.امروز که آمده ای، هوایت بوی اقاقی میدهد دستانت پر است از عطر یاسمن های خفته بر دشت بودن! پرشد فضای سینه از عطر تو! آسان اما نفس میکشم من.

 تو از نسل باران و نسیمی هم بباری هم بپیچی در هوای اتاق چه خوب میشود آری! به فاصله از من دور به احساس در من نزدیک تراز من و شاید خود من ! کاش وقتی میایی ابری نشود آسمان احساسم یا اگر شد رنگین کمان حضورت از آن گوشه دلم تا این گوشه دلم بگسترانی! و ابی آسمان را میان هفت رنگ خود انگشت به دهن بگذاری !

بیا و برای من هم نسرین باش هم نیلوفر هم آسمان باش هم باران نمیخواهم مینایی پر از تردید باشی ساقی باش و ببخش!

 آخر دنیا هم که باشد فرصتی اندک خواهم یافت تا جرعه ای از لبهای وجودت بچشم ! من مرگ را با چشمانی از حدقه بیرون زده دیدم دستانش پر بود از نفرت و زشتی برایش از بودن و زندگی گفتم برایش از ترانه های مادرم خواندم برایش از تو گفتم تو که آن دور دستها بودی پر شدم از امید آمدنت و اشتیاق بودنت ،پس فرصتی یافتم تا دوباره شوم دردهای سینه ام را چاره شوم!

 تو هم همین دیروز آری دیروز ، نه نه پریروز دوباره فرصتی یافتی وه چه قسمت متلاطمی ولی ما بهم میرسیم ساحل آرمشمان همین نزدیکیست !


سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, |
 

سنگ اجتماع و باور و دین

دیروز دوستی کتابی به من معرفی کرد کتاب ظاهرا مجموعه از شعرهای نو است در 48 صفحه که هر صفحه اش پر است از معصومیتهای مصلوب شده بر سر دار سنت و اجتماع و دین! ابتدایش شکوه عشق یک مادر و انتهایش آرزوی عشقی محالست و ناپیدا! روان نوشته شده با زبان امروزی برای آنهایی که دیروزیند و دیروزی مانده اند یا آنها که امروز و فردا و دیروزشان هم دیروزیست تا شاید امروزشان فردایی شود و دیروزشان را اینک پرشده از حسرت پل فردایشان کنند انتخاب من از این مجموعه شعر صفحه 42 است که برایتان مینویسم

 *** تو تصویر منی،نه یک حقیقت سر آبی ،نقش آبی ، تشنه ام من! ‏*‏*

 تو یی مادر! برادر ! دوست! خواهر! خطوطی از نمای چهره من ‏*‏*

قرار آن بود که ما آیینه باشیم! تمام و کمال و بی نیمه باشیم! ‏*‏*

به سنگ اجتماع و باور ودین دل آیینیه ما را شکستند ‏*‏*

 درونش خوب و بدها، نقش بستند! هزاران تکه مان کردند و گفتند! ‏*‏*

 که باید سایه و روشن بمانیم! قضاوت کرده و بد را برانیم! ‏*‏*

به ما گفتند که باید خوب باشیم بدون خشم و کین، محبوب باشیم ولی آیا مگر می شد چنین شد؟! ‏*‏*

تو در من دیدی و من در تو دیدم تمام آنچه در خود ندیدم! ‏*‏*

   *****************************************************************

کتاب شعر از خانم سوری صفرپور زیر عنوان "کاش میشد عشق را فریاد زد" توسط انتشارات پینار به چاپ رسیده است بهای آن دو هزار تومان است ولی بیش از دوهزار تومان مطالب با سبک خودش دارد! قضاوت با شما بیاید و در خصوص این کتاب نظر بدید از خانم سوری صفر پور هم تشکر میکنم که اجازه دادند این شعر از کتابشان اینجا آورده شود ایشان هم نظر بدن بد نیست!


سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, |
 
عزت اله ناصری

به وبلاگ خودتان خوش آمدید لینک در تلگرام: Telegram.me/A_Rahgozar Telegram.me/bayerahgozar
yoamir2@gmail.com

 

دسته بندی

قوانین و مقررات

بودجه شهرداریها

آیین نامه مالی شهرداریها

قوانین و مقررات استخدامی

مطالب عاشقانه

شعر های عاشقانه

متن های زیبا

اس ام اس

اس ام اس عاشقانه

اس ام اس جوک

اس ام اس عمومی

مسائل و مطالب اجتماعی

بیماریها

از هر دری سخنی

از هر دری سخنی

 

لینکها

حمل ماینر از چین به ایران

حمل از چین

پاسور طلا

 

مطالب قبلی

» علی سلمانی کوزه کنان
» همه بخشنامه های همسان سازی حقوق و مزایای بازنشستگان
» دل واژه های من
» میانه های کانالم
» دیوار دلم
» عطش
» حد نصاب معاملات شهرداریها و دهیاریها
» عاشقانه ای نو
» برای تو
» فایل جدید حسابداری شهرداریها سال 2014 میلادی یا سال 1393 خورشیدی
» مرا پیدا کن
» پیامهای عاشقانه
» اس ام اس های متفرقه
» گفت ......... گفتم .........
» زندگی زیبا میشود.... اگر....(2)
» کنکور دانش آموز های قدیمی و جدید
» طرح استفاده از پوز در واحد های درامدی شهرداریها
» متن کارت عروسی
» اس ام اس های جدید
» شهرداریها به عنوان نهاد عمومی غیر دولتی بیشترین ضرر را از قانون هدفمندی یارانه دیده اند

 

ارشیو

خرداد 1402

ارديبهشت 1400

تير 1398

خرداد 1396

ارديبهشت 1394

فروردين 1394

اسفند 1393

آذر 1393

بهمن 1392

دی 1392

آذر 1392

مرداد 1392

تير 1392

خرداد 1392

ارديبهشت 1392

فروردين 1392

اسفند 1391

بهمن 1391

دی 1391

مهر 1391

شهريور 1391

مرداد 1391

تير 1391

خرداد 1391

ارديبهشت 1391

فروردين 1391

اسفند 1390

بهمن 1390

 

نویسندکان

عزت اله ناصری

 

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ناگفته های گفتنی و آدرس bayerahgozar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لینک ها

علیرضا سپاهی/ شاعر فارس و کرد

دایرکتوری لینکهای مفید

joker

maysam web

ناگفته های گفتنی

ردیاب خودرو

 

امکانات

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگدهی

 

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 65
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1