دل یکی است و دلدار یکی
|
|
مدتهاست که دلبسته ات شده ام تو که باران را بهانه هستی! تو که از نژاد بهاری و بهار به خاطر داشتن تو و بودن تو آمدن تو بود که گیسوان بلندش را به باد سپرد تا پریشانت شود و پریشانیش را با بغل بغل گل نسرین و شهلا و یاسمن با زیبایی هرچه بیشتر به رخ همه کشید.
وقتی سوز و سرمای خزان دوریت دلم را در یخ غربتت منجمد کرد وقتی که صدای یوزه باد ، برای فصل دلدادگیم قصه خواب زمستانی را چون لالایی مادران زمزمه کرد . . .
وقتی دستان پینه بسته برزگر روزگار، دانه های نگاهت را به زمین سرد بوستان خیالم سپرد!
ادامه مطلب |
چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:دل,دلدار,
|
|
|
|
|
از دل برود هرانکس که از دیده برود یا از دل نرود هر آنکس که از دیده برود؟
|
|
قصه دل و دیده رو همه مون شندیم ! از قدیم هم شاعران و نویسندگان زیادی از این دو واژه و رابطه آنها با هم مطالب زیادی نوشته اند! مثلا باباطاهر دوبیتی دارد که؛ از دست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد 0*
بسازم خنجری نیشش ز فولاد *زنم بر دیده تا دل گردد آزاد*
ویا خواجه حافظ شیراز گوید؛
ادامه مطلب |
سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:دل,دیده,
|
|
|
|
|