مرا پیدا کن
|
|
مرا پیدا کن .... گم شده ام میان وهم و هم همه
میان تکرار و تکرر
میان انکار و اصرار
میان شک و یقین
میان تو و خودم .....
پیدایم کن تا دور نشده ام
زورق احساسم را موجهایی این سو و آن سو میبرند
طوفان که بیاید نه زورق میماند و نه من ....
و تو که همچنان پیدا و پنهان بودنت را خودت هم نمی فهمی....
دستت را نمی توانی دراز کنی طناب که داری ....
فرق میان تو و من در همین لحظه و غفلتی است که ممکنست بکنی !
|
|
|
|